باید همه چیزو پشت سر بذارم...گاهی باید گذاشت و رفت

ساخت وبلاگ
هر سال همین موقع ها برای خودم یادداشتی مینوشتم و پست میکردم که ثبت شود بر پیشانی آرشیو وبلاگم هر سال همین موقع ها کلی امید میبندم به سال جدید ...مثل خیلی ها و هر سال همین موقع ها خاطرات خوب و بد سالی که گذشت را با وضوح 100 مگاپیکسل به یاد میاورم و اما سال 95... این نود وپنجِ بی حوصله ی تب دار  که بی باید همه چیزو پشت سر بذارم...گاهی باید گذاشت و رفت...
ما را در سایت باید همه چیزو پشت سر بذارم...گاهی باید گذاشت و رفت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1qoloqarard بازدید : 181 تاريخ : دوشنبه 30 اسفند 1395 ساعت: 2:36

به نام خودتکه همیشه پای هممون وایسادی رفیق جان دلم گرفته است ولی حرفهایم را به پای ناسپاسی نگذار... امشب یادداشت هایش را که خواندم...با این که به خودم قول داده بودم...دیگر فکرم آن سمتی نرود ولی رفت...و دلم گرفت با این که دیگر برایم اهمیتی ندارد و فراموش شده است ... نه برنگشتم سر پله ی اول ... نمیدانم خودت که بهتر میدانی ... قسمت اعظم ذهنم را یک سوال بزرگ فراگرفته ...آن هم اینکه چرا... قطعا اتفاق هایی که برایمان پیش میاوری پر از حکمت اند و دلیل و بعد از مدت ها جواب آن را خواهیم یافت... بگذریم ازاین بحث تکراری... رفیق آمده ام بگویم به کمکت برای زندگیم در هر ثانیه نیازمندم...به این که باشی و من هر لحظه فکر کنم که دلم گرم است به بودنت برای آرزوهایم آمده ام ازتو مدد بخواهم تو همان خدایی هستی که آسمان را میگریانی برای خندیدن گلی... آمده ام برای آرزوهای از دست رفته ام از تو کمک بخواهم ...که زنده شان کنی ... برای رویاهایی که در سرم دارم برای همه ی خواستنی های زندگیم "و الیک یا رب مددت یدی" د مورد آن دلگیری چیزی که آرامم میکند یک تعریف است از مهربانی تو که تصویر کارتونیش را قبلا دیده ام... زیاد باید همه چیزو پشت سر بذارم...گاهی باید گذاشت و رفت...
ما را در سایت باید همه چیزو پشت سر بذارم...گاهی باید گذاشت و رفت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1qoloqarard بازدید : 165 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 17:33

در کاروانسرای شاه عباسی قدم میزدم ...در هوای سردِ بهمن ماه وفکر میکردم این معماریِ ایرانی - اسلامی چقدر روح آدم را آرام میکند...و آن مغازه های جاجیم فروشی چقدر حسِ نوستالژیکِ قشنگی دارند با این که شاید هیچ خاطره ای از آن روزگار و آن مردمان نداشته باشم که البته هم ندارم. من همیشه طرفدارِ مدرنیته بوده ام ولی انگار اشتباه میکردم...هرچیزی قدیمی اش قشنگ تر است چه موسیقی باشد، چه یک سازه ی قدیمی مثل همین کاروانسرا، چه یک آدمِ قدیمی باشد قدیمی ها آدم را آرام میکنند به نظرِ من ما از وقتی به بیراهه رفتیم که سنت هایمان فراموشمان شد از وقتی که تصمیم گرفتیم خودمان نباشیم از وقتی که جای معماریِ اصیلِ خودمان را به برج های سر به فلک کشیده دادیم باید همه چیزو پشت سر بذارم...گاهی باید گذاشت و رفت...
ما را در سایت باید همه چیزو پشت سر بذارم...گاهی باید گذاشت و رفت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1qoloqarard بازدید : 178 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 17:33

مثلا یک دخترِ ایرانی ، عاشقِ یک پسر فرانسوی شده باشد...

باید همه چیزو پشت سر بذارم...گاهی باید گذاشت و رفت...
ما را در سایت باید همه چیزو پشت سر بذارم...گاهی باید گذاشت و رفت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1qoloqarard بازدید : 178 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 17:33

زندگی خیلی غیر قابل پیش بینیه ...خیلی مثلا فکر کن اتفاقی که اصلا فکرشو نمیکردی میفته اتفاقی که روش خیلی حساب کردی و همه حساب کردن نمیفته آره رفیق جان همه دنیا بخوادُ تو بگی نه نخوادُ تو بگی آره ، تمومه فک کن منم یه همچین تصوری داشتم راجع به خودم ...همون حرفایی که میم به اون خانمه میزدُ من بشنوم ... من! ...منی که خیلی به هم ریختم ولی کسی نفهمید... منی که واقعا یه چیزای رو تو این یه سال و نیمه از دست دادم که برام ارزش بودن ... به زندگیم معنی میدادن ... از دستشون دادم ... کلی عذاب کشیدم ... کلی گریه کردم ... کلی باهات حرف زدم... کلی نابود شدم... یه وقتایی آرزوهام رو سرم آوار شدن...هنوزم این پس لرزه ها تموم نمیشن...مث همین دیشب... واقعا حالم خوب نبود ... گریه ام میگرفت به حال خودم... به حال خودم ... به حال خودم که میم برای همه از اینکارا میکنه ولی من ازکاراش ضربه ی بزرگی خوردم... یادته تابستون وقتی مژگان گفت میخواد بره بغض کردم گفتم چرا عذابم میدی؟ من واقعا دارم عذاب میکشم ... دیشب بغض راه لبخندو رو چهرم بسته بود ... نمیتونستم مثل آدم حرف بزنم... من نمیدونم چرا واسه این بازی انتخاب شدم ... باید همه چیزو پشت سر بذارم...گاهی باید گذاشت و رفت...
ما را در سایت باید همه چیزو پشت سر بذارم...گاهی باید گذاشت و رفت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1qoloqarard بازدید : 190 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 17:33

im not good

not good

so unhappy

i must be silent,like many times in my life

im so lonely

so different  

باید همه چیزو پشت سر بذارم...گاهی باید گذاشت و رفت...
ما را در سایت باید همه چیزو پشت سر بذارم...گاهی باید گذاشت و رفت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1qoloqarard بازدید : 188 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 17:33

زندگیم پرشده از یه سری اتفاق که به هم ربط دارن انگار ولی من ربطشونو نمیفهمم خدایا... واقعا معنی این اتفاقارو نمیفهمم عاخه واقعا مگه میشه بی معنی باشن حداقل از جانب تو ... خدایا ...چقد دلم تو رو میخواد... منِ عزیز بیا ایندفعه خر نشو...بیا مثل آدم برخورد کن همینیه بارو...بیا منطقی باش ما برای هم نیستیم...نیستیم... خدایا پس این همه بار که رو دوشم سنگینی کرد تاوان چی بود ...اصن نتیجش چی بود  اینکه آفتاب بمونه و یه سری آرزو که به هیچکدومشون نرسید؟؟؟ و یه طرف مقابلی که ... خدایا چقدر دلم تو رو میخواد ... ای که دستت میرسد کاری بکن... در آخر برای همه ی آدما آرامش آرزو میکنم... و شادی و سلامتی پ.ن: منِ عزیز تو رو خدا خر نشو باید همه چیزو پشت سر بذارم...گاهی باید گذاشت و رفت...
ما را در سایت باید همه چیزو پشت سر بذارم...گاهی باید گذاشت و رفت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1qoloqarard بازدید : 170 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 17:33

۹ سال گذشت 

برادرم ...بودنت مثل یه نسیم بود... تلخی مرگ همین فراموش شدن آدماست

اگر بودی...

شاید من اینهمه تنها نبودم ...

باید همه چیزو پشت سر بذارم...گاهی باید گذاشت و رفت...
ما را در سایت باید همه چیزو پشت سر بذارم...گاهی باید گذاشت و رفت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1qoloqarard بازدید : 170 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 17:33

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
باید همه چیزو پشت سر بذارم...گاهی باید گذاشت و رفت...
ما را در سایت باید همه چیزو پشت سر بذارم...گاهی باید گذاشت و رفت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1qoloqarard بازدید : 155 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 17:33

یه پازل 

که بلد نیستم کنار هم بچینم اجزاشو ...

زندگیمو میگم

اتفاقای این چند روزو میگم

پ.ن: خدایا بیا و کار دلم را به ناکجا مکشان :(

پ.ن تر: was deleted ... کلی حرف زدم ...عاخه چرا :"(

باید همه چیزو پشت سر بذارم...گاهی باید گذاشت و رفت...
ما را در سایت باید همه چیزو پشت سر بذارم...گاهی باید گذاشت و رفت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1qoloqarard بازدید : 177 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 17:33

یه داستان تا کحا میتونه کش پیدا کنه؟؟؟

تا کی شکست ،خورد شدن،بغض ،انتظار؟؟؟

خدایا برای من رهایی قرار بده لطفاً

باید همه چیزو پشت سر بذارم...گاهی باید گذاشت و رفت...
ما را در سایت باید همه چیزو پشت سر بذارم...گاهی باید گذاشت و رفت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1qoloqarard بازدید : 167 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 17:33